یکی از شاهکارهای این دوران سخنرانی چه باید کرد مسعود رجوی در ۲۲خرداد۵۹ در میتینگ بزرگ امجدیه بود.
مسعود رجوی با گفتن وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ با سخنانش روز روشن آزادی را با احساسی زیبا به مردم القا میکرد.
مردم شعار میدادند رجوی خدا نگهدار تو! و خون حنیف میجوشد رجوی میخروشد!
سخنرانی در شور و احساسات هواداران مسعود رجوی و گلولههای پاسداران ادامه مییافت
تهاجمات وحشیانه چماقداران و پاسداران به آزادیهای مردم از همان اولین روزهای بعد از پیروزی قیام ۵۷آغاز شده بود.
مجاهدین و بخصوص مسعود رجوی شجاعانه و با کرامتی فوق تصور در مقابل غول ارتجاع ایستادگی میکرد.
خمینی برای تحکیم پایههای حکومت ولایتفقیه خود در صدد بود که در کوتاهترین زمان، اختناق مطلق را بر مردم ایران حاکم کند.
هر مخالفی را از پیش پای بردارد و مسعود رجوی کسی بود که پیوسته بر این نظام می خروشید و اجازه نمیداد راحت بر کارش مسلط شود.
این شجاعت با خون به سرانجام میرسید.
سوال هر کسی که شاهد خیانت به آرمان انقلاب دوب و میدید که انقلاب ربوده شده سوال بود که چه باید کرد؟
درسخنرانی چه باید کرد مسعود رجوی ، ۲۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند
مسعود رجوی در زیر رگبار گلوله و گاز اشکآور یک سوال بزرگ را مقابل مردم قرار داد:
«چه باید کرد؟»
«چه باید کرد؟» افشاگری تکاندهنده و تعرض سیاسی ـ اجتماعی مجاهدین علیه استبداد و انحصارطلبی،خمینی بود.
خمینی و مزدورانش با تهاجمات پیدرپی، به مجاهدین، میخواستند این سد را بشکنند تا به آسانی بر جامعه مسلط شوند.
سخنرانی در شرایطی ایراد شد، که پشت دربهای امجدیه درگیریهای و حشیانه پاسداران با حفاظت مجاهدین ادامه داشت.
تلاش چماقداران برای نفوذ به داخل استادیوم شکست خورد حتی بروی مجاهدین سلاح کشیدند اما نتوانستند حفاظت مجاهدین را پس برانند.
این برای خمینی که همواره در پوشش مردم به اجتماعات حمله میکرد گران تمام میشد.
این رسوایی در درون خود حکومت هم مسأله ایجاد کرد.
احمد، پسر خمینی و بیست تن از نمایندگان مجلس طی اطلاعیههای جداگانهای، چماقداری و حمله به تظاهرات و اجتماع امجدیه را محکوم کردند.
این، یک پیام بسیار خطرناک برای خمینی داشت.