هنر مرجان در تلفیق هنر با هنر مقاومت و ایستادگی بود
مراسم گرامیداشت خانم مرجان توسط جمعی از هواداران مقاومت ایران در لاهه برگزار شد
بیشتربخوانید
یک جامعه و هنرمندش چه میگویند؟
انعکاسات و بازتاب گستردهٔ درگذشت هنرمند محبوب ایران خانم مرجان در بین جوامع گوناگون ایرانیان، برای نظام آخوندها بدل به یک بحران شده است. واکنشهای این رژیم ایران اگر چه هیستریک و تهدید کننده مینماید، اما بیش از همیشه نشان از درماندگی و قفل بودن اجتماعی آن دارد. شوک سیاسی حمایت و همبستگی گسترده با مرجان در داخل و خارج ایران، تمامیت نظام آخوندها را درنوردیده است. سپاه پاسدارن اطلاعیهٔ میانتهیِ تهدید حمایتکنندگان را صادر میکند. کیهان فاشیست شریعتمداری دست به عقدهگشایی زده و مثل همیشه با لمپنیسم نهادینه شده در فرهنگ و ادبیاتش، افسار پاره میکند. رژیم آنقدر هول شده و در مقابل موجاموج حمایت از مرجان، شرایط را باخته که وزارت اطلاعات و دستگاه تبلیغاتش دست به احمقانهترین واکنش زده و یک صفحهٔ نشریهٔ جعلی مجاهد را منتشر میکند که از سر و رویش فرهنگ مبتذل و چماقدارنهٔ خاصالخاص مرتجعین حاکم میبارد.
بهراستی این موج حمایت و همبستگی اجتماعی و فرهنگی با مرجان و از آن طرف واکنش میانتهی با ظاهری تهدیدکننده، گویای چه واقعیتی در شرایط کنونی جامعهٔ ما است؟ این مختصات مهم را میتوان در محورهای زیر تعریف نمود:
۱ ـ این بازتاب و موج گستردهٔ سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن، نشان از انرژی و پتانسیل نهفته در بطن جامعهیی دارد که از تمامیت نظام ولایت فقیه عبور نموده است.
۲ ـ این همبستگی با مرجان نمیتواند جدای از یک واقعیت سیاسی بین مردم و حاکمیت آخوندی باشد. این واقعیت، شرایط خاص ایران پس از قیامهای آبان و دی۹۸ است. بنابراین دور از واقعیت نخواهد بود اگر نتیجه بگیریم که واکنش فرهنگی و اجتماعی نسبت به فقدان دریغانگیز مرجان، آن روی سکهٔ سلسله قیامها علیه رژیم ایران و همسویان فکری و عملیاش است.
۳ ـ چنین بازتاب و برانگیختگی، بهوضوح نشان میدهد بهای سنگینی که زن هنرمند ایرانی در مبارزه با آخوندها پرداخته است، چه میزان آگاهی پراکنده و چه احترام و تقدیر اجتماعی را ذخیره نموده که ناگهان چنین ظهور انفجاری مییابد.