بر خلاف توصیه خامنه ای جواد ظریف و نمایندگان در جلسه علنی هم را تکه تکه کردند
علی خامنهای با اشراف به جنگ شدید باندهای مافیایی درون نظام، هشدار داده بود که مسولان همدیگر را پاره نکنند!
حتما یادتان هست روز ۲۶ آذر۹۹ خامنه ای گفته بود: «مسئولان نباید اتحاد و همصدایی (در نظام) را از بین ببرند و (نظام) را تکهتکه کنند»
بتدریج که اوضاع بدتر میشود و بوی الرحمن بیشتر بلند میشود، خیلی طبیعی است که سهم خواهی هم جدی تر شود.
روز گذشته ۳۰دی جواد ظریف در مجلس مورد حملات شدید و مواخذه باند رقیب درباره برجام قرار گرفته بود کوتاه نیامد و جسم ناقص ولی فقیه را سپر خود کرده و گفت ما در خط خامنه ای حرکت میکنیم، که از نظر او برجام نه بوی گندی میدهد و نه دفن شده است!»
این پر رویی جواد ظریف جایی بود که کریمی قدوسی به او گفته بود «برجام مرده و بوی گند آن مردم را آزرده کرده و این مجلس با قانون خود آن را دفن کرد»؛
کریمی قدوسی در ادامه گفت: «زمانی قاسم سلیمانی کشته شد که شما در حال مذاکره با جان کری بودید! زمانی قاسم سلیمانی کشته شد که شما برجام را امضا کردید؛ زمانی قاسم سلیمانی کشته شد که شما جلو رزمایشهای موشکی سپاه را گرفتید؛ زمانی قاسم سلیمانی کشته شد که آقای ظریف با دشمن نظام، یعنی جان کری کنار دریاچه قدم میزد!» و اینکه «شما عزت (!) را نسبت به دشمن تبدیل به موازنهٔ ترس، تسلیم و ذلت و سازش و مذاکره کردید و نظام را به ذیل کشاندید».
ظریف در این جلسه دو کارت زرد گرفت.
بر خلاف توصیه خامنه ای جواد ظریف و نمایندگان در جلسه علنی هم را تکه تکه کردند
در ادامه او باقر قالیباف، رئیس مجلس هم پشت او آمد که: «نمیشود در جنگ اقتصادی انتظار داشت مردم سختی بکشند، ولی برخی افراد در ساحل امن و آسایش، روزبهروز مرفهتر شوند»؛ وی با اشاره به زندگی مجلل کارگزاران نظام، ادامه داد: «از پوستهٔ اطرافیان خود خارج شویم، فقط زعفرانیه را نبینیم، غیزانیه را هم نگاه کنیم!».
قالیباف آنگاه روی بورس سوار شد و گفت: «دولت باید جدا در زمینهٔ (سقوط بورس) پاسخگو باشد. نمیشود پشت تریبونهای رسمی از مردم دعوت کرد تا همه چیز را به بورس بسپارند و بعد با سوءمدیریت سرمایهٔ مردم را کم ارزش کنند» (مجلس ارتجاع-۳۰دی).
نهایتا محمود زاده در مقابل حرف روحانی که گفته بود: رؤسای جمهور رژیم که سران کشورهای دیگر در نوبت الگو برداری از وضعیت ما (نظام) هستند، گفت: « خاک بر سر مسئولان کشورهایی که در نوبت الگو برداری از برنامههای اقتصادی رانتی شما هستند!»
این دو نمونه از نمایندگاه و رئیس مجلس بود که در جنگ باندی گوشهیی از آن به صورت زنده در شبکه های رژیم پخش شد. واضح است که این نمایش مهار شده تضادهاست و پشت پرده بسیار حادتر و سنگین تر جریان دارد.
این وضعیت مجلسی است که مردم روزانه در پشت دربهای آن تجمعات اعتراضی برگزار کرده و تعدادی از معلمان در پارک نزدیک آن در این سرمای استخوان سوز می خوابند.
تراکم خشم و نفرت اجتماعی به سرعت میتواند بهانفجاری نابود کننده تبدیل شود.
آرمان در همین روز مینویسد:«نالههای (مردم) آهستهآهسته بر زبان رانده میشود. توجه کنید باور کنید فردا دیر است و این نالهها تبدیل به فریاد میشود؛ فریادی که ساکت کردن آن ساده نخواهد بود!»