با انتشار اسناد محرمانه طناب تحریم بر گردن ولی فقیه دیوانه ایران سفت‌تر میشود
امروز پرزیدنت ترامپ دستور داده تا «اسناد طبقه بندی شده محرمانه»، «اوباما گیت» از حالت محرمانه خارج شود و طی روزهای آتی منتشر میشود (فاکس نیوز ۲۷دی).
اقدامات پرزیدنت ترامپ در آخرین روزهای ریاست جمهوری، اقدامات خودبخودی نیست و جهت محکم تر کردن طناب تحریمی است که بر گردن ولی فقیه دیوانه ایران افتاده و روز به روز سفت تر میشود.
آنها بیهوده فکر میکنند که با کاهش تعهدات برجامی و تهدیدات میتوانند از دولت بعدی آمریکا باج بگیرند. با رساندن اورانیوم از سطح ۲۰ درصد به سمت غلظتهای بالای ۹۰ درصد و ساخت اورانیوم فلزی که در ساخت کلاهک هسته ای کاربرد دارد و ساختن و نمایش تونلهای عظیم زیر زمینی و ..
زاهدی نماینده کرمان ـ ۹آذر ۹۹؛ علاوه بر این اقدامات، تهدید میکند که «یکی از اهداف جدی (مصوبه مجلس) خروج از پروتکل الحاقی و الزام کشورهای متعهد به‌انجام برخی اقدامات است که به‌آن ملزم شده بودند که اگر انجام نشود اقدامات دیگر و بالاتر و حتی خروج از NPT نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت».
نیت علی خامنه ای چیست
خیلی رک و سرراست علی خامنه ای در ادامه منویات خمینی در فکر تجدید خلافت صدها سال پیش است.
تنها وسیله ای که دستیابی به خلافت اسلامی منطقه را برایش میسر میکند دسترسی به بمب اتمی است و به همین دلیل با تما قوا به دنبال آن میدود.
این رویا البته با افشاگری مقاومت ایران بر باد رفت و رژیم اجازه نیافت که مخفیانه کارش را پیش ببرد و جامعه ملل آگاه شد و یقه ملا را گرفت.
حالا رژیمی که همواره با قسم و آیه وجود سایتهای اتمی را انکار میکرد،
علی خامنه ای که بمب اتمی را حرام اعلام کرده بود اینک با خروج از ان پی تی نشانی بمب اتمی را میدهد و میخواهد باج گیری کند.
وزیر خارجهٔ آمریکا روز ۹ژانویه طی یک بیانیهٔ مطبوعاتی با بیان این‌که «رژیم ایران از برنامه هسته‌یی خود برای باج‌خواهی از جامعه بین‌المللی و تهدید امنیت منطقه استفاده میکند» خاطرنشان کرد که این تهدید «بسا فراتر از نقض برجام و فراتر از اقدامات گذشته آن است که با تعهدات هسته‌یی در برجام مغایرت داشت».
البته رژیم در ارسال این پیام دچار تناقض است و در عین این ژستهای تهدیدآمیز، به‌خصوص از زبان روحانی و دولت او، آنچه انجام داده‌اند به‌معنی خروج از برجام نیست و اگر آمریکا تحریم‌ها را بردارد، در عرض یک ساعت، همهٔ اقدامات به‌عمل آمده را کان‌لم‌یکن کرده و به‌نقطهٔ اول باز می‌گردند.
این تناقض ریشه در این واقعیت دارد که رژیم با توسل به‌بلوف و ژست تهدیدآمیز دست به‌یک قمار خطرناک زده است.
با انتشار اسناد محرمانه طناب تحریم بر گردن ولی فقیه دیوانه ایران سفت‌تر میشود
قماری که مبنا و بستر آن خواب پنبه دانهٔ تجدید دوران مماشات است؛ در انتظار این رؤیا که آمریکا طناب تحریم‌ها از گلوی رژیم بردارد و وضعیت به‌شرایط سال۲۰۱۵ برگردد، اوضاع بر وفق مراد شود و رژیم بار دیگر برای خود فرجهٔ بقا بدست بیاورد و چه دریای دوغی حاصل شود.
آیا خوابهای رژیم تعبیر میشود؟
همهٔ مفسران و تحلیلگران، به‌رغم اختلاف دیدگاههای خود در این نقطه متفق‌القولند که شرایط هرگز و در هیچ موردی از جمله در این مورد به‌عقب برنمی‌گردد و دوران اوباما، حتی اگر خود اوباما هم رئیس‌جمهور می‌شد، دوباره تکرار نمی‌شود.
چرا که رژیم در نقطه مختصاتی بسا پایین‌تر از شرایط ۲۰۱۵ قرار دارد و در این رابطه کافی است قیامهای سراسری دی۹۶ و آبان و دی۹۸ را در نظر آوریم که همهٔ معادلات را در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران زیر و رو کرد.
حال سوال اینجاست که چرا رژیم از این واقعیت بدیهی غافل است؟
چرا به‌بلوف و قماری متوسل شده که امکان برد آن نزدیک صفر است؟
پاسخ را میتوان در بن‌بست مطلقی نظام در آن گرفتار شده است پیدا کرد.
از یک‌طرف تحریم‌های فزاینده و فساد فراگیر و نهادینه، رژیم علی خامنه ای را به‌آستانهٔ خفگی اقتصادی رسانده است.
از طرف دیگر خلاصی از خفگی و رفع تحریم‌ها موکول به‌دست برداشتن رژیم از پروژه‌های اتمی و موشکی و دخالت‌های منطقه‌ای است!
با انتشار اسناد محرمانه طناب تحریم بر گردن ولی فقیه دیوانه ایران سفت‌تر میشود
دست برداشتن از هر کدام از اینها برای خامنه ای و ایادی او «تنزل بی‌پایان» «سم مضاعف» و «خودکشی از ترس مرگ» است.
تنها یک راه چاره میماند بلوف، قمار و فرار به جلو.
قماری که منشأ آن رؤیای تجدید دوران مماشات با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکاست. هرچند روی این قمار کسی حساب باز نکرده باشد.
یک کارشناس حکومتی خاطر نشان میکند: «سکوت بایدن و تیم همراهش… حاکی از این نکته است که آنها نیز این تحریم‌های فزاینده… مورد تاییدشان است». رسالت (۲۷دی ۹۹)
به همین دلیل است که کارشناسان اصلاحاتچی یک صدا، رفتن پشت میز مذاکره را راه حل میدانند.
اما واقعیت، فراتر از این جدال در بن‌بست و مناقشات پایان ناپذیر دو باند برای حل این معادلهٔ بی‌جواب، آن است که صورت مسألهٔ ایران در اساس، جنگ میان فاشیسم دینی ولایت فقیه با مردم و مقاومت ایران است.
نه دستیابی رژیم به‌بمب اتمی این صورت مسأله را تغییر میدهد و نه آمدن این یا رفتن آن دولت در آمریکا تأثیر جدی و تعیین‌کننده بر آن دارد و هم‌چنان که آقای مسعود رجوی ۲۷ مهر گفتند:
«موقعیت انقلابی و بحران سرنگونی که لرزش‌های آن مانند دوران پایانی رژیم شاه، مجلس ارتجاع را فراگرفته امان نمی‌دهد. سرنگونی محتوم استبداد دینی با ترامپ و بی‌ترامپ در تقدیر و برعهده خود ما و مردم ما و شورشگران در ارتش آزادی است»
