اگر اعتصاب و اعتراض و اعتراضات مدنی راه رسیدن به آزادی نیست پس راه حل چیست؟
در بحث های گذشته راه های مختلف را بررسی کردیم اما سوال اینکه پس بالاخره از کدام شیوه و کدام راه حل میتوانیم میهن را آزاد کنیم. چون بالاخره راهی هست! یک راه پراتیک هست! چطور میتوان آن را تشخیص داد و به آن مسیر برای بدست آوردن آزادی حرکت کرد، راه آزادی میهن از کجا میگذرد؟ شما میگویید اعتصاب و اعتراض و اعتراضات مدنی و .. راه حل نیست پس راه حل چیست؟
پاسخ: ما در پی یک الگوی مناسب و یک شیوه مناسب میگردیم و این حرف معنی اش این نیست که اعتصاب و اعتراض بیهوده است. حرف این است که این شیوه ها شیوه اصلی سرنگونی نیست. بنابراین هرگز نباید دست از اعتصاب و اعتراض برداشت.
بلکه شعار ما این است: همه جا اعتراض، هرلحظه اعتراض
اعتصاب یعنی خواباندن تولیدی که سودش به جیب آخوندها و حشدالشعبی و حزب الشیطان لبنان میرود.
این یکی از وظایف مهم ما و کارگران میهن است و خود این اعتصاب و اعتراضات اجزای قیام نهایی است. و خودش در پازل سرنگونی یعنی در مجموعه سرنگونی جای دارد.
اما نقش خودش را و اندازه خودش را و نه نقش اصلی را نه آن ضربه آخر را میدانید که به محض اینکه آخوندها حس کنند که یک شیوه ای میخواهد سرنگونشان کند به وحشیگیری روی می آورند و اعتراض مدنی دیگر جواب ندارد.
تصویر بالا پولهای مردم ایران است که توسط رژیم برای نیروهای نیابتی با به یک هواپیمای مسافربری به فرودگاه دمشق منتقل و از آنجا به چند خودرو انتقال یافته بود تا برای حزبالله راهی لبنان شود، که در مسیر بمباران شدند.
آخوندی که سی هزار نفر را قتل عام و سربدار میکند، آخوندی که ۱۵۰۰ نفر را در خیابان به رگبار میبندد ، تعارف ندارد. اگر ببیند یک اعتراض کوچک راه به سرنگونی اش میبرد، با وحشی گیری آن را سرکوب میکند.
باید جواب آن وحشیگیری را داد. اگرچه همان اعتراض و اعتصاب را هم باید انجام داد.
با همین اعتصاب و اعتراضات است که فضای عمومی جامعه به سمت تغییر میرود، در یک فضای خاموش و خمود که یک چنین چیزی حاصل نمیشود.
راهی که نظام برای سرنگونی خودش پیشنهاد میکند
یکی از راههایی که مطرح میشود و البته به دلیل تجربه ای که ملت ما دارند این راه هم سوخته است اما خوب است که برای علم به آن و آگاهی و ثبت در تاریخ به این فتنه هم بپردازیم.
و آن هم این است که بیاییم سرمایه گذاری کنیم روی شکافهای رژیم و باندها و جناحهای رژیم.
یعنی از یک باند رژیم حمایت کنیم برعلیه آن یکی باند تا این بیاید سرکار و بعد این را هم سرنگون کنیم.
یا اینکه این باند برود آن باند را سرنگون کند و بعد ما برویم آن باند را سرنگون کنیم که به این ترتیب داستان رژیم آخوندی و دیکتاتوری اش تمام شود.
قبل از اینکه به صورت تئوریک به آن جواب بدهیم اول باید گفت این راه هدایت شده توسط رژیم است.
کل این داستان را رژیم هدایت میکند، این توطئه رژیم است.
در یک کشوری ممکن است که یک باند اصلاح طلبی وجود داشته باشد و ما بگوییم دنبال اینها نروید که سرنگون نمیکند ولی در ایران اصلا این باند وجود ندارد. او خودش رژیم است.
رژیم یک تمامیت است. از دستجات خودش بگذریم که هرباند مافیایی یکسری دستجاتی دارد کلیت این رژیم ضد مردم ایران است و این توطئه را رژیم هدایت، ساماندهی و پیش میبرد اما فرض کنیم یکی یپدا شود و بگوید این راه خوبی است و بخواهیم جواب تئوریک به او بدهیم چون جواب عملی را که مردم در دی ماه ۹۶ با شعار تاریخی اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا دادند اما برای ثبت در سینه تاریخ میخواهیم ببینم چرا ماجرا تموم شد.
از آن کسی که مدعی اصلاحات است (البته با کمال بخشش از کلمه اصلاحات که رژیم آن را لوث کرده و به آن تجاوز کرده ) باید دو سوال کرد یکی اینکه چه چیزی را میخواهی اصلاح کنی و دیگر اینکه چه کسانی میخواهند این اصلاحات را انجام دهند این دو تا سوال را از هرکس بکنید، باطل کننده سحر و افسون شارلاتانهای دنیای سیاست است.
اول باید ببینیم چه تضادی در جامعه یک است که اصلاحات حول آن شکل بگیرد. برای روشن شدن موضوع یک مثال میزنیم.
خانه ای هست که پی آن لرزان است بجای اینکه پی را درست کینم ساعتها سر رنگ سالن و دیوار و اتاق نشیمنش صحبت کنیم.
این همان داستانی استکه شعرش را هم در فارسی گفته اند: خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است.
صحبت کردن هرلحظه و پرداختن به رنگ دیوار فقط هول دادن آن ساختمان به سمت خرابی و آوار شدن روی سر اهالی آن خانه است.
جامعه یک تصاد اصلی دارد ده تا که ندارد درد اصلی جامعه ما چیست؟ آیا این استکه مثلا ما تبلیغات کنیم روحانی بیاید جای احمدی نژاد؟ خب آمد چه شد؟
این باند رژیم بیاید در مجلس خب الان این یکی باند آمد چه شد؟
یک مجلسی پیدا کنیم که همه اش اصلاح طلب بوده، مجلس قبلی و قبل ترش، چه گلی به سر مملکت زده اند؟
این بازیها علاف کردن مردم و خریدن عمر برای دیکتاتوری است اصلاحات باید حول موضوع آزادی انجام شود.
چون حاکمیت را غصب کرده اگر کسی مدعی اصلاحات است باید بگوید من میخواهم این حاکمیت برگردد به مردم، آزادی برگردد وقتی آزادی بیاید همه چیز سرجای خودش قرار میگرد.
سوال: مشکل اصلی جامعه ایران چیست؟
پاسخ:
مشکل اصلی یعنی آن مشکلی که اگر حل شود خیلی از مشکلات جامعه حل میشود و یا در مسیر حل قرار میگیرد یا به تعبیری مشکل اصلی مشکلی است که خیلی از مشکلات جامعه که به ظاهر لاینحل است محصول آن است.
به طور مثال یکی بیاید بگوید من به حاکمیت کاری ندارم مشکل اصلی گرانی است.
گرانی را چطوری باید حل کنیم. ؟ از تولید کننده داخلی حمایت کنیم.؟
جنس خارجی وارد نکنیم تمام بودجه را صرف تولید و کشاورزی کنیم تا گرانی حل شود.؟
به این ترتیب وارد تجارت میشود.؟
بعد میبیند که تمام تجارت دست آقازاده و آقاها و رانت خواری است. صادرات را سپاه انجام میدهد با ۱۲ الی ۱۶ اسکله قاچاق. اقتصاد مملکت دست سپاه است.
از یکسال پیش پولهای دزدیده شده مردم ایران توسط آخوندها با دلار در حال خارج شدن از کشوراست. در اکثر فرودگاههای کشورهای عربی چند محموله چند صد میلیونی دلار آخوندها توقیف شده است.
جنسی که میخواهید تولید کنید آقازاده باید برود پورسانت بگیرد و از چین وارد کند.
تمام کارخانه تو ورشکست میشود.
در چنین حاکمیت فاسدی که فضایی باقی نمیماند که تولید کنید فضایی نمی ماند که بروید دردی از گرانی حل کنید چون هرجا که بخواهید این کار را انجام دهید یکآقازاده ای هست که امتیازش را گرفته است.
هرچقدر هم وطن پرست باشید نمیتوانید کاری کنید.
یکی آمده بود ایران فکر میکرد مشکل تولید است رفته بود یک زمین خریده بود کارخانه درست کند. خودش میگفت سه بار این زمین را مجبور شدم بخرم .
چون باندهای رژیم هر کدام میگفتند این زمین مال من است یکبار از سپاه خریدم یکبار از وزارت اقتصاد خریدم. یکبار از وزارت صنعت خریدم از سه ارگان رژیم این زمین را خریدم چون توش پول هست همه اش کلاشی و چپاول بود.
تا نروید سیستم اقتصادی فاسد را منهدم کنید که نمیتوانید گرانی را درست کنید. بهترین کارخانه را هم در ایران بسازید نمیگذارند در این فساد گسترده شکل بگیرد .
مقامات امنیتی فرودگاه بین المللی دبی، محموله ۱۷ میلیارد دلاری خارج شده از ایران را مصادره کردند.١٧ میلیارد دلار توسط یک هواپیمای خصوصی ایرانی به همراه سه فرد مرتبط با سپاه و بیت خامنهای به سرپرستی دیپلمات های ایران که قصد قاچاق به یک کشور اروپایی را داشتند در امارات بازداشت شدند.
چون اقتصادی که گفتیم یک پایش دست سپاه خامنه ای است. یعنی خامنه ای به آنها رشوه میدهد به آنها گفته است بچاپید تا بتوانید سرکوب کنید بنابراین از تویش گرانی در می آید این گرانی که فی نفسه حل نمیشود تا سپاه هست.
پس آن سپاه نبادی باشد تا گرانی نباشد، سپاه نباشد یعنی خامنه ای نباید باشد پس مشکل اصلی گرانی نیست مشکل اصلی خامنه ای و سپاه است که این گرانی که خیلی لاینحل به نظر میرسد محصول آن است.
مگر سپاه مجال میدهد کسی وارد رقابت شود ؟ بهترین اقتصاددان های دنیا تمام برندگان ادوار جایزه نوبل اقتصاد را بیاورید بگویید برای اقتصاد ایران نسخه بپیچید اگر توانستند این کار را بکنند؟؟!! چون یک حاکمیت فاسد است. ظرف شیر را در نظر بیگیرید اگر یک قطره سم داخل آن بریزد کل شیر فاسد است.
این حاکمیت همه چیز را فاسد کرده در نتیجه هیچ مدلی برای اقتصاد ایران تا اینها هستند نمیشود رفت چون یک بیت خامنه ای هست حق حسابش را میگیرد، سپاه پاسداران هست حق حسابش را میگیرد، نهاد ریاست جمهوری هست حق حسابش را میگیرد اگر کسی کوک کرده فقط روی راه حل اقتصادی به بیراهه دارد میرود.
فلش را باید برگردانیم سر بیت خامنه ای تا بیت سراپرده شیطان هست مشکلی حل نمیشود در این موضوع مثل این می ماند که بروید بالای سر بیماری که خونریزی شدید دارد به جای بخیه و پانسمانش بپردازیم به سردردش. چه کمکی به بیمار شده جز اینکه با هرلحظه نپرداختن به قطع خونریزی، او را بیشتر به سمت مرگ هول دادیم.
داستان اصلاح طلبی دروغی یعنی این، یعنی هول دادن بیشتر مردم در همین فساد و تباهی بجای اینکه راه حل واقعی پیدا کرد.
ادامه دارد