میزان وحشتزدگی و روحیه بسیار پایین نیروهای رژیم در مواجهه با نیروی جان برکف قیام را میشود در اعترافات رژیم به خوبی مشاهده کرد.
ایادی و سردمداران رژیم بهرغم تلاش بسیار برای کتمان و وارونه جلوه دادن این واقعیتها، ناگزیر به اعتراف شدند.
فرماندار شهر قدس (قلعه حسنخان) از چگونگی قیام و تسخیر فرمانداری توسط جوانان قیامآفرین که اظهاراتش در روزنامه ایران ۱۰آذر به چاپ رسیده با اشاره به کمبود نیرو در این شهر میگوید:
«شهر قدس با بیش از ۴۲۰هزار نفر جمعیت تنها ۳کلانتری داریم؛ در حالی که سرانه هر ۵۰هزار نفر باید یک کلانتری باشد.
همین ۳کلانتری هم کمبود نیرو دارند…».
لیلا واثقی میافزاید:
«متأسفانه نیروهای سپاه و حتی نیروی انتظامی آن روز کامل نبودند، حتی من نفهمیدم نیروهای خود ما چه زمانی و بهدستور چه کسی از فرمانداری خالی شدند و رفتند (بخوانید فرار کردند). فقط تعداد کمی از پرسنل در فرمانداری مانده بودند و بقیه رفته بودند».
وی چگونگی تسخیر فرمانداری را تعریف میکند: « بنابراین یک تعداد نیروی محدودی اینجا در فرمانداری باقی ماند و وقتی جمعیت را با آن خشم دیدند، از در ورودی فرمانداری عقبتر آمدند (بخوانید فرار کردند). معترضان هم در را شکستند و وارد شدند».
ویژگیهای جوانان شورشی
فرماندار مزبور با همهٔ کینه حیوانیاش صراحتاً اعتراف میکند که به نیروها دستور شلیک داده است.
وی سپس به نکاتی اشاره میکند که گویای ویژگیهای این جوانان است،
از جمله این که: « معترضان که در را شکستند و وارد شدند، سینه سپر میکردند و میگفتند اگر میتوانید ما را بزنید… شورشیها حتی یک
قیامکنندگان ظرف یکساعت و نیم حمله به این حوزه و بهآتش کشیدن آن در آنجا حضور داشتند .
از نیروی امنیتی یا پاسداران هیچکس در این مدت یکساعت و نیمه در آنجا حضور نداشت.
همهٔ آنها با مشاهدهٔ سیل خروشان مردم فرار کرده بودند.
وی معترضان را به ۳دسته تقسیم میکند، «تعدادی که شعارهای ضدانقلابی و ضدروحانیت میدادند…
تعدادی از آنها مدام سراغ مدیر حوزه را میگرفتند.
آنها اسم ایشان را هم میدانستند. در آن شرایط اگر دستشان به حاج آقا میرسید، حتماً کار ایشان را تمام میکردند…
اما گروه سومی هم وجود داشت که به اعتقاد من، بدترین گروه بودند که تماشاچیان بودند.
این گروه که در مقابل حوزه ایستاده بودند و هیچ کاری نمیکردند، در اصل، باعث شدند ما نتوانیم از خودمان دفاع کنیم.
آنها با تجمعشان در کنار آشوبگران، در واقع بهعنوان «سیاهیلشکر» آنها عمل کردند».
وارفتگی سپاه و بسیج چیز جدیدی نبود. پاسدار جعفری در مورد ریزش سپاه و بسیج یکبار گفته بود:
«وضعیت درونی سپاه، یکی از دغدغههای رهبری است».
این پدیده پس از لیست گذاری سپاه به عنوان گروه تروریستی شتاب بیشتری به خود گرفت.
تا جایی که هم روز ۲۰ فروردین و هم ۱۰مهر مجبور به تملق گویی از سپاه شد و گفت:
«ریزش و رویش در همه جا هست؛ در سپاه هم ریزشهایی وجود داشته، قضاوت قاطع بنده این است که در سپاه، غلبه با رویشها بوده است».
جدا از اینکه همین بیان نشانهٔ ریزش شدید است.
اما ریزش و بریدگی در بالاترین نقطهٔ سپاه یعنی فرمانده کل پاسداران سرلشکر جعفری، برجستهترین شاهد این مدعاست که رژیم هم نتوانست آن را رفع و رجوع کند.
دادن امتیازات مادی از طرف خامنهای به بسیج
این ریزش که از قیام ۹۶آغاز شده است حتما به مراتب بیشتر از آن در قیام ۹۸ ادامه پیدا میکند.
چرا که ضربه قیام ۹۸ بسیار سهمگینتر و گسترده تر است.
آخوند علمالهدی، روز ۶آذر در یک سخنرانی به مناسبت هفتهٔ بسیج گفت:
«در ماجرای اخیر افزایش بهای بنزین برخی افراد که عشق آنها به رهبر معظم انقلاب اسلامی جای تردید ندارد مسألهدار شدند، زیرا گفتند که چرا رهبری از این کار حمایت کردهاند».
وی در مورد علت این ریزش هم گفت:
«اینها بهاندازه کافی باورمندی و ایمان به ولایت ندارند».
برای روحیه دادن به این وارفتگان خامنهای روز ۶آذر، با دادن امتیازات مادی تلاش کرد آنها را سر پا کند.
از جمله ۴۰هزار پروژه و ۱۲هزار صندوق بهاصطلاح قرضالحسنه را به آنها سپرد.
خامنهای وظیفه آتش به اختیاری آنها را گوشزد کرد و گفت: «بسیج در عین گستردگی، چابک باشد و اسیر پابندهای رایج اداری نشود (یعنی اتش به اختیار باشد)».
این امتیاز جدید نیست از ۱۲مهر ۹۸ حکم تیراندازی به مردم از طرف خامنهای اهدا شده است. اما موضوع مهم این است که تمام این امتیازات در مواجهه با سیل مهیب و خروشان جمعیت چندهزار نفره مردم کاری از پیش نبرد.
عامل تعیینکننده این است که مردم در یک رویارویی به قدرت خود و ضعف رژیم پی بردند و دریافتند که رژیم بهراستی از درون بهشدت خورده و پوسیده شده است.
و نیروهایش آنجا که بیم جان در میان باشد، بهسرعت فرار میکنند.
جوانان و نوجوانان ۱۵ تا ۲۲ساله، محروم از تحصیل و کار و محروم از همه چیز، هیچ چیز برای از دست دادن ندارتد.
و بهگفتهٔ رهبر مقاومت «شیخ همچون شاه در انتهای راه چارهای جز سرکوب ندارد اما گور خود کَنَــد بهدست خود!».
برای حسن ختام فیلم بالا را ببینید که وضعیت آخوندها در عراق را نشان میدهد.